جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عدل الهی در نگاه مستشرقین

عدل الهی در باور دانشمندان غیر مسلمان

عدل الهی یکی از اصول بنیادین در بسیاری از ادیان جهان است، اما توجه به آن محدود به مسلمانان و پیروان ادیان توحیدی نیست. دانشمندان و فیلسوفان غیر مسلمان نیز در طول تاریخ به بررسی مفهوم عدالت الهی پرداخته‌اند. این مقاله به بررسی دیدگاه‌های برخی از این دانشمندان و تأثیر آن‌ها بر درک و تفسیر عدل الهی می‌پردازد.

افلاطون و عدالت الهی

افلاطون، فیلسوف یونانی باستان، در آثار خود مانند “جمهوری” به مفهوم عدالت پرداخته است. او عدالت را به عنوان هماهنگی میان اجزای مختلف جامعه و فرد تعریف می‌کند. افلاطون بر این باور بود که عدالت نه تنها یک فضیلت انسانی، بلکه یک اصل الهی است که در سراسر جهان وجود دارد. او معتقد بود که خداوند یا خدایان، به عنوان ناظران بر جهان، از عدالت الهی پیروی می‌کنند و آن را در امور انسانی تجلی می‌بخشند.

ارسطو و مفهوم عدالت

ارسطو، شاگرد افلاطون، نیز به بررسی عدالت پرداخته است. او در کتاب “اخلاق نیکوماخوسی” به دو نوع عدالت اشاره می‌کند: عدالت توزیعی و عدالت جبرانی. ارسطو عدالت را به عنوان یک فضیلت اخلاقی که در جهت تحقق خیر عمومی است، تعریف می‌کند. او بر این باور بود که عدالت الهی باید در همه امور انسانی تجلی یابد و انسان‌ها باید به عنوان نمایندگان خداوند در زمین، به دنبال تحقق آن باشند.

فیلسوفان قرون وسطی و عدل الهی

در دوران قرون وسطی، فیلسوفانی مانند توماس آکویناس به بررسی مفهوم عدالت الهی پرداختند. آکویناس بر این باور بود که عدالت الهی به معنای تطابق اراده خداوند با قوانین اخلاقی است. او معتقد بود که خداوند به عنوان خالق جهان، ناظری عادل بر همه امور است و عدالت الهی در تمامی اعمال و احکام او تجلی می‌یابد.

دوره آموزشی باورهای من

دوره باورهای من، مروری بر باورهای اعتقادی یک شیعه در ۱۲ جلسه آموزشی شامل بیش از ۱۰۰ دقیقه آموزش تصویری و ۳۶۰ دقیقه آموزش صوتی مکمل به همراه مثال، مباحث اصول دین شیعه ( توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد) را به زبان ساده، روان و کوتاه توسط آکادمی نوهاد آماده شده و تقدیم می گردد. این دوره مقدماتی برای استفاده عموم مردم می باشد. هم اکنون میتوانید، برای اطلاع بیشتر روی ” دوره باور های من “ کلیک کنید.

دیدگاه‌های معاصر

در دوران معاصر نیز دانشمندان و فیلسوفان غیر مسلمان به بررسی عدل الهی پرداخته‌اند. جان رالز، فیلسوف آمریکایی، در نظریه عدالت خود به اصول عدالت به عنوان معیارهای ارزیابی نهادهای اجتماعی اشاره می‌کند. رالز بر این باور است که عدالت باید در همه جنبه‌های زندگی اجتماعی و فردی تجلی یابد و نهادهای اجتماعی باید به گونه‌ای طراحی شوند که عدالت الهی را منعکس کنند.

عدل الهی در دیدگاه فلاسفه سکولار

حتی فلاسفه سکولار نیز به نوعی به بررسی عدل الهی پرداخته‌اند. برای مثال، فیلسوف آلمانی، ایمانوئل کانت، بر این باور بود که اصول اخلاقی باید جهانی و بی‌زمان باشند. کانت بر این باور بود که اگر اصول اخلاقی وجود دارند، باید به گونه‌ای باشند که همه افراد، بدون توجه به موقعیت یا شرایط خود، بتوانند به آن‌ها پایبند باشند. این دیدگاه می‌تواند به نوعی بازتابی از عدالت الهی باشد که در آن همه افراد در برابر خداوند برابرند و باید بر اساس اصول مشترک عمل کنند.

نتیجه‌گیری

مفهوم عدالت الهی نه تنها در ادیان توحیدی بلکه در فلسفه و اندیشه‌های غیر مذهبی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. دانشمندان و فیلسوفان غیر مسلمان در طول تاریخ به بررسی این مفهوم پرداخته‌اند و تلاش کرده‌اند تا اصول و مبانی آن را درک و تبیین کنند. از افلاطون و ارسطو تا فیلسوفان معاصر، همگی بر اهمیت عدالت الهی تأکید کرده‌اند و تلاش کرده‌اند تا آن را در زندگی فردی و اجتماعی پیاده کنند. این تلاش‌ها نشان دهنده اهمیت و جهانی بودن مفهوم عدالت الهی است که همواره مورد توجه و بحث و بررسی قرار گرفته است.

منابع:

  1. Plato. (2000). “The Republic”. Translated by Tom Griffith. Cambridge University Press.
  2. Aristotle. (2004). “Nicomachean Ethics”. Translated by Roger Crisp. Cambridge University Press.
  3. Thomas Aquinas. (1981). “Summa Theologica”. Translated by the Fathers of the English Dominican Province. Christian Classics.
  4. John Rawls. (1971). “A Theory of Justice”. Harvard University Press.
  5. Immanuel Kant. (1993). “Groundwork of the Metaphysics of Morals”. Translated by Mary Gregor. Cambridge University Press.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *